پیکرنمای آسمانی یا صورت فلکی چیست؟

تاریخچه

مردم در سرتاسر دنیا و در هر سن و سالی زمان‌هایی را به تماشای ستارگان نشسته‌اند، برخی نیز ستاره‌ای در آسمان دارند یا در گروه‌هایی از ستارگان که کنار هم قرار گرفته‌اند شمایلی یا طرحی را مشاهده کرده‌اند. این ستارگان که اوقات لذت‌بخشی را برای بسیاری فراهم آورده‌اند، از سالیان پیش توجه بشر را به خود جلب کرده است و به عنوان ابزاری برای ستاره‌شناسان، کشاورزها، دریانوردان و طالع‌بین‌ها به کار رفته‌اند.

تجسم خیالی مردمان باستان از اشکالی که ستارگان در آسمان ساخته‌اند به نام صورت‌های فلکی یا پیکرنماهای آسمانی شناخته می‌شوند. مردمان ملل مختلف برای پیکرنماهای آسمانی افسانه‌هایی نیز ساخته‌اند و شاعران و داستان‌سرایان بسیاری در وصف آن‌ها قلم زده‌اند. گاهی نیز نام خدایان، قهرمانان یا جانوران را به شکل‌هایی که در آسمان دیده بودند نسبت داده‌اند.

اگر شب به قدر کافی تاریک باشد ما می‌توانیم حدود هزار تا هزار و پانصد ستاره در آسمان ببینیم. صورت‌های فلکی آسمان پهناور را به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم‌بندی می‌کند.

کشاورزان یکی از مهم‌ترین گروه‌هایی بودند که به نظر می‌رسد این مفهوم را خلق کرده‌اند. برای این که محصولات کشاورزی به بار بنشیند، باید در زمان مشخصی کاشته و برداشت شوند. کشاورزان از روی مکان قرار گرفتن ستارگان در آسمان فصل‌ها را تشخیص می‌داند، و برای پیکرنماهایی که در آسمان دیده بودند افسانه‌هایی می‌شاختند تا بتوانند آن‌ها را به خاطر بسپارند. دریانوردان نیز برای یافتن مسیر خود از ستاره‌ها و مکان آن‌ها در آسمان استفاده می‌کردند.

یافته‌های کشف شده در سراسر دنیا نشان می‌دهد که اقوام ساکن در اروپا، ایران، آمریکای جنوبی، هندی‌ها، و سومریان هزاران سال پیش از میلاد گروه‌هایی از ستارگان را به صورت دسته‌هایی نمادین نام‌گذاری کرده بودند. به نظر می‌رسد خرس بزرگ نخستین پیکرنمای آسمانی بوده که توسط سومریان کشف شده است.

به مرور زمان شمار پیکرنماهای آسمانی که شناخته و نام‌گذاری شده بودند بیشتر شد تا در سال ۱۹۳۰ اتحادیه‌ی بین‌المللی نجوم (IAU) به طور رسمی نام ۸۸ پیکرنمای آسمانی را ثبت کرد و برای هر یک مرزی مشخص کرد. این حدود و نام‌گذاری‌ها امروز در سطح جهانی پذیرفته شده است.

تصویر گرافیکی ناسا از پیکرنماهای آسمانی که در نیمکره‌ی شمالی قابل مشاهده است.

کره‌ی سماوی

مردم باستان آسمان را کره‌ای می‌دانستند که ستارگان روی آن در جایگاه‌های ثابتی میخکوب شده بودند. امروز ما می‌دانیم اجزای منظومه‌ی خورشیدی و ستارگان همگی در حرکتند، اما هنوز هم بسیاری از یافته‌ها و اداراک‌های آن زمان در دنیای ستاره‌شناسی به کار برده می‌شود.

منطقه‌البروج و دایره‌البروج

ضمن این که زمین گردش سالانه را در مدار خود انجام می‌دهد، به نظر می‌رسد خورشید مسیری را نسبت به ستارگانی که در کره‌ی سماوی ثابت فرض شده‌اند می‌پیماید. این مسیر ظاهری را که خورشید در یک سال طی می‌کند دایره‌البروج یا دایره‌ی گرفتگی می‌نامند. سطحی شامل ۸ درجه‌ی شمال و ۸ درجه‌ی جنوب آن نیز منطقه‌البروج یا گردآسمان نامیده می‌شود. منطقه‌البروج مدار ظاهری خورشید در میانه و مدار ماه و پنج سیاره‌ی تیر، ناهید، بهرام، هرمز و کیوان (یعنی سیاره‌هایی که با چشم غیرمسلح دیده می‌شوند) را دربرمی‌گیرد.

دایره‌البروج یا مسیر ظاهری که خورشید نسبت به زمینِ در حال حرکت و ستارگان ثابت در آسمان می‌پیماید.

منطقه‌البروج و دایره‌البروج در کره‌ی سماوی

در حدود قرن پنجم قبل از میلاد، ستاره‌شناسان بابلی (و شاید یونانی) دایره البروج را به ۱۲ قسمت مساوی تقسیم کرده‌اند که هر بخش حدود ۳۰ درجه است. هر یک از این بخش‌ها را که نماینده‌ی یک برج است با نام یک پیکرنمای آسمانی شناسایی می‌کردند. در ایران عبدالرحمان صوفی در اصفهان برج‌های دوازده‌گانه‌ی فلکی را تعیین و ترسیم کرده است که در مقایسه با ماه‌های خورشیدی عبارت‌اند از:

  1. برج حمل (قوچ یا بره)، فروردین
  2. برج ثور (گاو نر)، اردیبهشت
  3. برج جوزا (دو پیکر)، خرداد
  4. برج سرطان (خرچنگ)، تیر
  5. برج اسد (شیر)، مرداد
  6. برج سنبله (خوشه یا دوشیزه)، شهریور
  7. برج میزان (ترازو)، مهر
  8. برج عقرب (کژدم)، آبان
  9. برج قوس (کماندار)، آذر
  10. برج جدی (بزغاله‌ی نر یا بزماهی)، دی
  11. برج دلو (آبریز)، بهمن
  12. برج حوت (ماهی)، اسفند.

برج‌های فلکی

حرکت تقدیمی زمین

ستاره‌شناسان باستان از حدود قرن دوم میلادی از حرکت تقدیمی زمین آگاه بوده‌اند و می‌دانستند که محور زمین دوران ملایمی دارد که یک دور کامل آن حدود ۲۶۰۰۰ سال طول می‌کشد. به علت همین حرکت تقدیمی و تغییر جهت حرکت محور زمین، موقعیت آن نسبت به زمان گذشته کمی تغییر کرده است.

یکی از پیامدهای مشهود این پدیده آن است که خورشید نسبت به هزار سال پیش حدود یک ماه زودتر در هر پیکرنمای آسمانی وارد می‌شود. برای مثال برج حمل در پیکرنمای آسمانی حوت تحویل می‌شود. پیامد دیگر حرکت تقدیمی زمین تغییر مکان ستاره‌ی قطبی است. ستاره‌ی قطبی که نشانگر قطب شمال در آسمان است، با امتداد محور زمین مشخص می‌شود. به تدریج که محور زمین دوران می‌یابد موقعیت قطب شمال فلکی هم جابه‌جا می‌شود.

استوای آسمانی و اعتدال‌های بهاری و پاییزی

استوای آسمانی یا استوای سماوی دایره‌ای فرضی در کره‌ی سماوی است که با استوای زمین هم‌صفحه است؛ به بیان دیگر دایره‌ای است که از تصویر کردن خط استوا روی کره‌ی آسمان به دست می‌آید. با توجه به آن که محور دوران زمین به دور خودش نسبت به صفحه‌ی دوران آن به دور خورشید ۲۳/۴ درجه انحراف دارد، صفحه‌ی استوای آسمانی و دایره‌البروج نیز ۲۳/۴ درجه اختلاف دارند. این اختلاف موجب به وجود آمدن فصل‌ها می‌شود.

دایره‌البروج و استوای آسمانی دو نقطه‌ی تلاقی دارند که اعتدال بهاری و اعتدال پاییزی نامیده می‌شود. زمانی که خورشید در زاویه‌ی صفر یا اعتدال بهاری قرار می‌گیرد در نیمکره‌ی شمالی فصل بهار (و در نیمکره‌ی جنوبی فصل پاییز) آغاز می‌شود و زمانی که خورشید در زاویه‌ی ۱۸۰ درجه یا اعتدال پاییزی قرار می‌گیرد در نیمکره‌ی شمالی فصل پاییز (و در نیمکره‌ی جنوبی فصل بهار) آغاز می‌شود.

استوای سماوی و نقاط اعتدالین

در دو نقطه‌ی مقابل هم نیز روی دایره‌البروج خورشید بیشترین انحراف زاویه‌ای را از استوای آسمانی دارد، شمالی‌ترین نقطه‌ی دایره‌البروج یعنی زمانی که قطب شمال بیشترین تمایل را به طرف خورشید دارد انقلاب تابستانی نامیده می‌شود که آغاز فصل تابستان در نیمکره‌ی شمالی است. جنوبی‌ترین نقطه‌ی آن نیز مصادف با زمانی است که قطب شمال بیشترین انحراف را از خورشید دارد و این نقطه که انقلاب زمستانی نامیده می‌شود برابر با آغاز زمستان در نیمکره‌ی شمالی است، در حالی که در نیمکره‌ی جنوبی همه چیز دقیقاً برعکس است.

آلفا و بتای پیکرنمای آسمانی

در هر پیکرنمای آسمانی پرنورترین ستاره را آلفای آن پیکرنما می‌نامند و ستاره‌ی بعدی را بتا می‌نامند.

 

منابع:

  1. کتاب «صورت‌های فلکی»، نوشته‌ی گری مکلر، مارک چارترد و ویل تیریون، ترجمه‌ی احمد دالکی
  2. http://www.astro.wisc.edu/~dolan/constellations/extra/constellations.html
  3. https://www.nasa.gov/
  4. https://www.space.com/15722-constellations.html
  5. https://en.wikipedia.org/